ملیساملیسا، تا این لحظه: 9 سال و 3 ماه و 30 روز سن داره

ابرو کمون

به دنیای شیرین ما خوش آمدین..........

جشن دندونی

جشن دندونی تو وجوی عمه خوش گذشت یعنی کسی رو دعوت نکرده بودیم فقط مامان جون ها/ بابا جون ها/ عمه جون / خاله جون/زنعمو/ وسما بود. فدات شم قبل جشن دندونی تو مامان بابات رفتن برات وسایل تزیین برات گرفتن و یه روز قبل برات من و مامانی برات پذیرایی رو تزیین کردیم. فدای چشای صدفت بشم تو هم که اصلا نخوابیدی ... مامان جونت با گندم به قول خودمون (دیشلیخ) رو محیا کرده بود و مامانی هم غذای شام رو تدارک دیده بود. تزیینات شامل 1)ریسه تبریکhappy first tooth melisa 2)بادکنک هایی که از اطراف لوستر آویزان شده بود 3)شعردندونی 4)کیک به شکل دندون 5)یادبود واسه اونهایی که کادو آورده بودن روی کیک خواسته بودیم که بنویسن رویش اولین مروارید لبخندت مبارک وشعر که واس...
26 مهر 1393

ماهگردت مبارک

از امروز وارد ماه دهم میشی /////////////فدای چشمات بشه عمه که با اون چشات دل عمه رو می لرزونی عمه جون تو در5 ام مهرماه اولین مرواریدت رو درآوردی .تو وقتی با مامانی اومدین پایین پیش ما من داشتم بهت میوه میدادم که اون دندون کوچولوت رو دیدم وبه پریسا گفتم ملیسا دندون در آورده مامانی گفت نمیدونم ببینم .ومنم چون اولین کسی بودم که دندونت رو دیده بودم برات کادو گرفتم // //یه شلوار برات گرفتم به رنگ قرمز امیدوارم که خوشت اومده باشه//// البته جشن دندونی نیز برات میگیریم.
8 مهر 1393

اینک با توام دردانه ام

****************زن باش************** ***************** تو به وجود آورنده ای ***************** نگاه هر کس پاسخش لبخند نیست/************* زندگی تنها خوشی نیست ببین**************حس کن*************عشق بورز*************عاشق شو***********به کسی که انسانیت را در خود دارد**********آنکه تو را با پول می خرد جز یک کالا نگاهی دیگر بر تو ندارد ***********************
23 شهريور 1393

شیطون کوچولو

کوچولوی من دیروز آش پشت پای پسرعمو وحید بود واز صبح اونجا بودیم تو هم موقع پاک کردن سبزیها شلوغی میکردی وخودت رو به سبزیها می رسوندی همه جا رو سبزی کرده بودی مامانی ورت میداشت بازم میومدی سراغ سبزیها البته بهت هم خوش گذشت آش وحید هم بهت چسبیده بود.اما بازم مثل همیشه از بغل مامانی به هیشکی نمی رفتی گفتم اینم تو خازراتت بذارم تا وقتی بزرگ بشی واسمون یه یاد بود باشه...
23 شهريور 1393

دیگر شیطنت هاش

این روز ها که خودت رو برامون بیشتر از قبل دوست داشتنی کردی عزیزدلم اونقدر دوستدارم که نمیتونم نشونت بدم این روزها صداهایی مثل به به ......مه مه درمیاری وکم کم میخوای که بلند بشی وقتی میزاریمت زمین خودت 4دستو پا راه میفتی واز پاهای ما نگه میداری وپا میشی نفس عمه وقتی میخوای پا بشی بابایی ومامانی مواطبتن که نیفتی ...جوجو کوچولوی من وقتی سفره رو زمین میندازیم از بس شکمو هستی دهنت رو تکون میدی ومیای پای سفره البته از بین میوه ها ...
18 شهريور 1393

تولدت مبارک عزیزم

ملیساعزیز دلم 8 ماهگیت تموم شد و تو وارد 9 ماهگی شدی امروز وارد 9ماهگی شدی قربونت برم هر روز که میگذره تو بزرگتر میشی ومن بیشتر عاشق تو نفسم از امروز کمکم داری بلند میشی از هر جا میگیری خودت رو سعی میکنی بلند کنی اما تا حالا دندون در نیاوردی. اما همه چیزهارو به لثه هات میکشی. با صدای بلند آواز میخونی گه گاه میگی کلماتی مثل مع مع با . . . با. . . البته ایه هارو ما که بگیم نمیگی خودت هر وقت بخوای میگی .خنده هات به قدری شیزینه که وقتی با صدای بلند میخندی من قلبم برات می تپه..................
8 شهريور 1393

قول قول

خوشگلم قول داده بودم عکسات رو بذارم کم کم این کار رو برات انجام میدم البته تو گالری یه عکس برات ازت گذاشتم درست25 روزه هستی. الهی من فدای اون چشای سیاهت بشم ملیسا نمیدونم چرا وقتی به من نگاه میکنی من دلم میجوشه تو هم وقتی منو نگاه میکنی میخندی و نفس نفس میزنی و تو بغل هر کی هم که باشی خودت رو به من میرسونی ملیسا از خدا میخوام هر خوشی و لبخندی تو دنیاست نسیبت بشه فرشته ی من دوست دارم............
28 مرداد 1393
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به ابرو کمون می باشد