اولین مسافرت ملیسا

عمه جون از یه ماه پیش قرار بود بریم کلیبر جاهای دیدنی اونجا رو ببینیم اما فرصت برای بابایی پیش نمیومد بالاخره مرداد روز یکشنبه راهی شدیم البته این رو تو پارانتز بگم دختر خوبی بود و شلوغی نمی کردی. تو اونجا رفتیم اول قلعه بابک .که تو هم تو بغل بابا قله رو فتح کردی یعنی کم مونده بود به سر قلعه برسیم که گرسنت شد و گریه میکردی هوا هم که گرم بود بابات گفت بچه گرمازده میشه .من دیگه بالاتر نمیرم بشینین اینجا بعد اینکه خستگی در کردین بریم پایین ماهم که حیفمون اومد نریم بالاتر بذا همین یه سایه پیدا کردیم که تو مامانی ومامان جون اونجا موندین وبقیه بالا رفتیم. بعد رفتیم دره مکیدی که خیلی سرسبز بود اونجا خیلی عکس ازت گرفتم بعد خوردن ناهار .رفتیم آینالی آهوها رو/به زبان ترکی جیران/ببینیم که تو راه گفتی راه بسته است و مجبورشدیم برگردیم. از راه ارس رفتیم و کنار رود ارس عکس گرفتیم .اما چون هوا سرد بود دیگه تو رو از ماشین بیرون نیاوردیم. بابایی از بس رانندگی کرده بود خیلی خسته شده بود وبرگشتمونم به تا ریکی خورد و بابایی چون به راه نابلد بود وجاده پیچ و خم زیاد داشت خیلی خسته تر شد .شب و به صبح رسوندیم و صبح روز راهی آبش احمد شدیم. واونجا حموم کردیم باز تو رو نبردیم تو یه سایه با مامانی یه پتو انداختیم موندی بعد من زودتر از حموم بیرون اومدم تا مامانی هم از آب اونجا که میگن خاصیت در مانی داره استفاده کنه.